بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 27
کل بازدید : 159159
کل یادداشتها ها : 268
غزل جدید واشقانی فراهانی به مناسبت شام غریبان حسینی؛
آتش ز خیمهها به هوا میشد، ای دریغ!
حسن واشقانی فراهانی متخلص به «سائل» عضو انجمن نغمهسرایان مذهبی شرق تهران، غزل تازهای با عنوان «بحر غم» به مناسبت شام غریبان کاروان اسرای کربلا سروده و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.
اشکی نبود بلکه تمامش شراره بود
کودک، پیاده، دشمن در پی، سواره بود
در سینهاش ز فاصله صبح تا غروب
انبوهی از مصیبت بیش از شماره بود
بر پیکر حسین و علمدار کربلا
تا چشم کهکشان همه پر از ستاره بود
تأثیر اشک و ناله اطفال و مادران
بر قلب خصم هیچ، که از سنگ خاره بود
درها یکییکی همگی بسته میشدند
تنها شکیب بود که بر درد چاره بود
بالاترین مصیبت آن لحظههای سخت
اشک رباب و دوری از شیرخواره بود
ناگاه عمه دید که چشم سکینه نیز
گریان تر از رباب به یک گاهواره بود
خونهای دوش دختری از آل فاطمه
گویای گوش پاره و بی گوشواره بود
آتش ز خیمهها به هوا میشد، ای دریغ!
لختی دگر به نیزه، مه و ماهپاره بود
میشد به خیمهای و برون میدوید و باز
زینب چقدر بحر غمش بیکناره بود
«سائل» دوباره بغض گلوگیر من شکست
کافی برای گریه فقط یک اشاره بود